اومدم يكم به اينجا سر و سامون بدم قبل از اينكه از فشار خواب و سر در گوشي فرو بردن بميرم . گفتم مردن ! ماهيم امروز كه از خواب بيدار شدم مرده بودم :(
رفتم يه سري به نوشته هاي ثبت موقت زدم و انتظار اين حجم رو نداشتم حتي همشو نخوندم چون ميدونم يه مشت غرغره .به اين فكر كردم الان از زندگيم احساس رضايت دارم ؟ ديدم نه .
الان درك ميكنم حال اون رفيق مجازي بيمعرفتي رو كه تا قبول شد و رفت دانشگاه وبلاگش رو هم ول كرد به مرور زمان . زندگي كردن اون بيرون همه ي شوق و ذوقي كه يه روز براش جون ميكندي رو ازت ميگيره !
آخرين نمره امتحانام هم كه بياد ميشينم و يه متن مينويسم در بستن پروند ترم يك . اگر خدا بخواهد .
كه ,يه ,رو ,خواب ,هم ,الان ,به مرور ,مرور زمان ,زمان زندگي ,كرد به ,ول كرد
درباره این سایت